میلاد نازنینم
سلام به همه دوستای خوبم.پاییز سال پیش در هم چین روزی گل پسر ناز و دوست داشتنی من،آقا امیر عباس قدم به دنیای سبز ما گذاشت و با قدمش زندگی رو سبز تر کرد.
پسرکم با مهربونی خانم دکتر صفیه عشوری مقدم که همیشه دعا گوشون هستم در بیمارستان الغدیر تهران وارد خانواده کوچک ما شد.
اون روز همه شور و شادی خاصی داشتن.همه اقوام برای دیدن نوگل ما به بیمارستان اومدن.از همین جا از خاله های خوبم،تنها دایی خوبم،عموی عزیزم و همه و همه تشکر میکنم که نسبت به ما همیشه لطف داشته و دارن.هیچ وقت فکر نمیکردم پدرم بابا علی از داشتن نوه این قدر شاد بشه.خدا را شاکرم که امیر عباسو به من داد و روحیه همرو شاد کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی