دردانه ام گوش سپار
نازنینم،گرمی وجودم ، زلالی حیاتم،ثمره ی عمرم ، دردانه امیر عباسم
اینک که لحظه ها برای بهم رســیدن از هم سبقت می گیرند و تن نازک دقــایق زیر تن باد زمان از نفـــس می افتد،تو گل زیبای من در مقابل دیدگانم قد می کشی.کم کمک زندگی می آموزی و من شادمانم. شادمانم که نو شکوفه ی باغ زندگیم آرام آرام الفبای زیستن می آموزد و خود را گام به گام برای پرواز در بیکران همیشه آبی زندگی مهیا می سازد.
شکوفه ی لطیفم، امیر عباسم
از خداوند طلب دارم مرا یاری دهد تا دستان کوچکت را در دست بگیرم و برای غوطه ور شدن در زلال زندگی و بندگی آماده ات کنم.آنگاه با عشق همیشگی ام که همانا مهر خداوندی است که در دلم به ودیعه سپرده شده از این پایین پرواز با شکوهت را در آبی شفاف زندگی به نظاره بنشینم و بیصدا فریاد کنم کنم:
شادی ات ابدی نازنینم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی